تحلیل ساختاری دو حکایت از عجایبنامۀ همدانی بر اساس الگوی روایی تودوروف

Authors

  • ابراهیم استاجی گروه آموزشی زبان و ادبیّات فارسی، دانشکده ادبیّات و علوم انسانی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
  • ابوالفضل شکیبا گروه آموزشی زبان و ادبیّات فارسی، دانشکده ادبیّات و علوم انسانی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
  • مهیار علوی مقدم گروه آموزشی زبان و ادبیّات فارسی، دانشکده ادبیّات و علوم انسانی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
Abstract:

حکایت‌پردازی یکی از روش‌های بسیار مهم در بین صوفیان بوده است. افزون‌بر صوفیان، نویسندگان کهن نیز همواره از حکایت برای گسترش اندیشه‌های خود استفاده می‌کردند. محمد بن محمود همدانی یکی از نویسندگان قرن ششم هجری، مؤلف کتاب عجایب‌المخلوقات و غرائب‌الموجودات یا عجایب‌نامه، برای بیان مقاصد خود از حکایت‌پردازی بهره گرفته است. در این مقاله، برای دریافت شیوۀ نویسندگی همدانی در عجایب‌نامه و تحلیل دو حکایت از حکایات این اثر، از روش ساختارگرایی تودوروف بهره برده می‌شود. یکی از عمده‌ترین اجزای نقد یک داستان در الگوی روایتی تودوروف پی‌رفت‌های آن و یکی از کارکردی‌ترین عوامل مؤثّرْ انسجام نظام‌مندی این شبکه است. مسئلة بنیادی این پژوهش بررسی و تحلیل میزان و چگونگی کاربست عنصر پی‌رفت در ساختار دو حکایت نامبرده است. در این راستا بازشناسی اجمالی الگوی روایتی تودوروف با تکیه بر شناخت پی‌رفت و همچنین تحلیل و بررسی این عنصر مؤثّر در طرح دو حکایت از عجایب‌نامۀ همدانی بدنة اصلی مقاله را تشکیل می‌دهد. روش کار در این پژوهش خوانش دو حکایت و تحلیل ساختاری طرح آنها بر مبنای الگوی یادشده است. نتایج کلی به‌دست‌آمده نشان می‌دهند بر مبنای کنش‌ها، گزاره‌ها و خطّ سیر منطقی حوادث، پیرنگ و شبکة پی‌رفت‌ها در هر دو حکایتِ منظور به‌طور ساده و متناسب با شخصیت حکایات طراحی شده است. در روایتِ هر دو حکایت، ساختار منسجمی وجود دارد که با وضعیت متعادل و پایدار شروع می‌شود؛ در میانه این تعادل با کنش شخصیت‌ها برهم می‌خورد و در ادامه، حکایت به اوج خود می‌رسد. در پایان نیز پس از پشت سر گذاشتن حوادث، وضعیت پایدار تازه‌ای شکل می‌گیرد و سرنوشت شخصیت‌های حکایات مشخص می‌شود.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تحلیل ساختاری طرح داستان کیومرث بر اساس الگوهای تودوروف، برمون و گریماس

نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند آنها، زمینه های دریافت شایسته تر از ماهیت ادبیات را فراهم می آورد و با ارائه ی شگردهای خلق آثار برتر ادبی می تواند به گسترش الگوهای پردازش اثر ادبی کمک کند. گروهی از منتقدان ساختارگرا به فرمهای روایی و بررسی عناصر داستان و قوانین ترکیب آنها پرداخته اند. از جمله «تزوتان تودوروف»، «کلود برمون» و «گریماس» با ابداع نظام های مب...

full text

تحلیل ساختاری داستان‌های «زن زیادی» و «الزوار» بر اساس نظریه ساختارگرایانه تودوروف و برمون

پیشرفت‌های نقد ادبی معاصر منجر به ایجاد مکتب ساختارگرایی با الهام از نظریات فردینان دو سوسور گردید. در عصر حاضر تحلیل ساختاری یکی از مهم‌ترین روش‌های تحلیل داستان کوتاه به شمار می‌آید. ویژگی این روش در آن است که محقق پدیده‌های گوناگون علم خود را به طور جداگانه و مستقل از یکدیگر مورد مطالعه قرار نمی‌دهد بلکه همواره می‌کوشد تا هر پدیده را در ارتباط با سایر پدیده‌هایی که...

full text

تحلیل ساختاری حکایات بوستان سعدی بر اساس الگوی تودوروف و برمون

نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند آنها، زمینه های دریافت شایسته تر از ماهیت ادبیات را فراهم می آورد و با ارائه ی شگردهای خلق آثار برتر ادبی می تواند به گسترش الگوهای پردازش اثر ادبی کمک کند. این پایان نامه به «تحلیل ساختاری حکایات بوستان بر اساس نظریات دو تن از ساختارگرایان به نام های تزوتان تودوروف و کلود برمون» که با ابداع نظام های مبتنی بر نمایش شکل وار...

15 صفحه اول

تحلیل روایی حکایت تمثیلی نابینا و مفلوج بر اساس نظریۀ ژپ لینت ولت

تمثیل «نابینا و مفلوج»از جمله حکایت‌هایی است که در متون مختلف فارسی و عربی آمده است. از این آثار به قصص‌الانبیاء نیشابوری، کشف الاسرار میبدی، اسرارنامۀ عطار، سراج الملوک طرطوشی، نامۀ تنسربه گشنسب و اخلاق محتشمیاز خواجه نصیرالدین طوسی می‌توان اشاره کرد. برخی حکایت‌های کهن قابلیت آن را دارند که از زاویۀ نگرش‌های مختلف نقد ادبی، </stron...

full text

بررسی ساختاری حکایت «خیر و شر» نظامی گنجه‏ ای بر اساس الگوی کنشی گرماس

این مقاله به بررسی حکایت «خیر و شر» نظامی براساس الگوی کنشی گرماس (1917-1992م) پرداخته است‌‌‌. بررسی ساختاری این حکایت از طریق تعیین تقابل‏های دوگانه و پی‏رفت‏ها یا زنجیره‏های اجرایی‌، میثاقی و انفصالی‌، شناخت بهتر ساختار حکایت‏های هفت پیکر از طریق تعمیم نتایج این پژوهش و بررسی قابلیّت انطباق‌پذیری این الگو بر متون روایی منظوم در ادب کلاسیک ایران‌، از محورهای اصلی پژوهش حاضر محسوب می‌شود‌‌‌. هنر...

full text

تحلیل حکایت‌های گلستان و بوستان بر اساس نظریة تودوروف

حکایت‌‌پردازی در آثار سعدی جایگاه ویژه‌ای دارد؛ به همین سبب معرفی و تحلیل گونه‌های حکایت‌های گلستان و بوستان سعدی، هدف اصلی این پژوهش است. بررسی حکایت‌های این دو اثر برپایة دیدگاه تزوتان تودوروف از منظر نوع‌شناسی، هم‌چنین شناخت و معرفی قواعد و قوانین حاکم بر ساخت این حکایات، هدف دیگر این جستار است. این بررسی نشان می‌دهد به سبب وجود ویژگی‌هایی، بیشتر حکایت‌های این دو اثر با نظریۀ روایتی تودوروف ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 12  issue 1

pages  41- 55

publication date 2020-03-20

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023